مقدمه
یکی از انحرافاتی که موجب شکایت والدین از فرزندان خود میباشد، درغگویی است. اکثر والدین از این شکایت دارند که فرزندانشان ، با وجود اینکه از هیچگونه رسیدگی در تربیت وی قصوری به عمل نمیآید، درغگو بار آمده یا مغلطه و اغراق میکنند. آنان از این بابت ناراحتند که آدمهای متدینی هستند، پرهیزگارند، دروغ نمیگویند. لقمه حرام نمیخورند و برای تربیت صحیح کودکان حتیالمقدور از تمام امکانات تربیتی استفاده میکنند، او را از بچههای درغگو و کم تربیت دور نگه میدارند، برای راستگویی تشویق میکنند، ولی با این وصف چرا باید درغگو از آب درآید.
چرا بعضی از کودکان دروغ میگویند؟
دروغگویی نیز مثل سایر انحرافات اخلاقی و عاطفی ، خالی از علت نیست. عامل و انگیزهها هستند که کودکان را در مسیر انحرافات قرار میدهند و یا برای سالهای بعد و انحرافات عارضی در آنان ، زمینهسازی میکنند. بعضی از والدین با امتناع یکی دو تا از غرایز خیال میکنند که کار تمام شده و از سایر مسائل غریزی کودکان غافل میمانند.
در صورتی که اگر بخواهیم کودکان خود را با شخصیتی مثبت و عالی به بار آوریم، باید همه استعدادهای مثبت آنان را پرورش داده و ضمن ایجاد هماهنگی بین استعدادهای مثبت ، استعدادهای منفی را تضعیف و به سرحد انهدام بکشانیم و این کار با امتناع غرایز مثبت آنان از راه صحیح و انهدام یا هدایت غرایز منفی امکان پذیر میباشد. با غرایز چهارگونه رفتار میتوانیم داشته باشیم. اقناع غریزه در حد امکان و به صورت معمولی ، سرکوب غریزه ، تعریف غریزه و تصعید غریزه. حال ببینیم که با کودکان خود چه کردهایم؟ آیا به راستی صالح و قادر بودهایم که غرایز آنان را اقناع یا غرایز سرکوب و تعریف شدهشان را هدایت و تصعید نماییم؟
آیا به راستی استعدادهای مثبت آنان را پرورش دادهایم؟ آیا در مورد انهدام یا اصلاح استعدادهای منفی آنان را پرورش دادهایم؟ آیا در مورد انهدام یا اصلاح استعدادهای منفی آنان قدم مثبتی برداشتهایم؟ آیا اصولا شناخت صحیح و مهارت لازم را درباره مسائل تربیتی دارا بودهایم یا همهاش حرافی بوده و بس؟ آیا پرهیزگار بودن و لقمه حرام نخوردن کافی است؟ همانطوری که در این زمینه چراها زیاد است، آیاها هم نسبتا زیاد میباشد.
ناتوانی یکی از علل دروغگویی
دروغگویی مثل سایر انحرافات اخلاقی و عاطفی علل و انگیزههایی دارد که یکی از آنها ناتوانی میباشد. وقتی که شما کودک را ترس مسایل موهوم ، در منزل در حال اسارت و به صورت زندانی نگه داشته اید و آزادیهای او را ندانسته از دستش میگیرید و همراه خشونتهایی که از خود بروز میدهید او را در احساس عجز و ناتوانی غوطهور میسازید ناچار است که از دست شما و ستمکاریهایی که مسبت به وی روا میدارید بگریزد و امیال و غرایز خود را به نوعی و به هر نحو ممکن ارضا نماید و برای این کار ناگزیر است که در مقابل شما به دروغ متوسل شود.
مادر میگوید با "الف" بازی نکن زیرا "الف" کودک بیتربیتی است. اما کودک وقتی از منزل خارج میشود و در کوچه "الف" میبیند. بنابه نیازهای غریزی و عاطفی ، یا با او صحبت میکند. به بازی مشغول میشود و بعد که زمان برگشتن به منزل فرا رسید به محض ورود به خانه ، مادر میپرسد: در کوچه با چه کسی بازی میکردی؟ جواب می دهد با "ج" زیرا اولا دلش میخواهد مادر را راضی نگهدارد و خود را حرف شنو نشان دهد. ثانیا دلش نمیخواهد که مادر با علم و اطلاع از اصل قضیه به ممانعت خشونت آمیزی دست بزند لذا به حربهای که در نظر او راحتترین و کارآترین حربههاست یعنی به دروغ متوسل میشود.
ترس از والدین به عنوان یکی از علل دروغگویی
بعضی از والدین رفتار خشونت بارتری با فرزندان خود دارند. به کوچکترین بهانه آنها را کتک میزنند در مقابل دیگران پرخاش و تحقیرشان میکنند به خیال اینکه با خشونت و پرخاش و تنبیه و نیش زبان خواهند توانست جلو انحرافات روانی کودک را بگیرند. اینگونه خانوادهها علاوه بر اینکه نمیتوانند کار مثبتی به عنوان کامل بازدارنده از انحرافات در تربیت کودک خود انجام دهند بلکه یا باعث میشوند که ترس کودک به تدریج ریخته و کارهای خلاف خود را با جرات و جسارت بیشتری انجام دهد.
یا اینکه والدین را مثل دژخیم چاق به دست بالاتر خود احساس کرده و از ترس آنان بنابه مختصات زمانی و مکانی متوسل به دروغ گردد و کودکی که از ترس و اجبار فرامین والدین را میپذیرد و در این فرمانپذیری هیچگونه علایق عاطفی از خود بروز نمیدهد پایههای اخلاقی سست و نااستواری خواهد داشت و در غیاب والدین ، چون دیگر حضور ندارند برخلاف آنچه را که میل آنها بوده انجام خواهد داد و رفته رفته به طرف فساد اخلاقی که دروغ نیز یکی از آنهاست کشیده شده و به درجات پایینتر انسانی نزول پیدا خواهد کرد. بنابراین بهتر است والدین برای انجام کاری که از فرزندشان میخواهند قبل از آن که متوسل به جبر و خشونت شوند میل انجام کار را در دل کودک برانگیزانند تا در چنین صورتی لزوم خشونت نیز از بین رود.
کودک به خاطر ترس از کتک خوردن و خشونتهای والدین ، کمکم از آنان فاصله گرفته و خود را جدا احساس میکند و گاه گاه در بعضی از موارد توسل به دروغ میگردد زیرا احساس میکند که اگر راست بگوید والدین در اثر عصبانیت کتکش خواهند زد چوب اجبار و خشونت را کنار نهید و بگذارید کودکتان با داشتن کمی آزادی عمل و احساس استقلال خود را فرد محترمی در اجتماع خانوادگی به حساب آورد. دیگر در این صورت لزومی ندارد که او با دروغ گفتن به خانواده خود خیانت کرده باشد.
خودنمایی یکی از علل دروغگویی
بعضی از کودکان به خاطر خودنمایی متوسل به دروغ میشوند اینان کودکانی هستند که مورد توجه والدین و اطرافیان قرار نمیگیرند، هر کاری میکنند کسی ، نیست که مشوقشان باشد و به حسابشان بیاورد و یا لااقل بفهمد که آنان چه کاری میکنند و چه میگویند و چه میخواهند. پدر یا مادر به علت گرفتاریهای شغلی یا مشکلات خانوادگی کاری به کار آنان ندارند و گوششان به حزف آنان بدهکار نیست و اطرافیان نیز به خاطر اینکه در کار دیگران مداخلهای نکرده باشند و یه به خاطر سایر ملاحظات و محصولات ، کاری کودکان دیگر نداشند.
بالاخره خیال میکند که حرفها یا کارهایش مورد پسند والدین یا اطرافیان نیست و به ناچار برای خودنمایی هرچه بیشتر متوسل به دروغ و مغلطه و اغراق شود. گاه دروغگوهای چنان شاخداری میگویند که موجب تحریکات منفی عصبی والدین میشود و گاه ، کارهایی را به دروغ به خود نسبت میدهد که از خود قهرمانی بسازد تا بدین وسیله بتواند توجه اطرافیان را به خود جلب نماید و گاه واقعا دست به کارهای خطرناکی میزند که با جثه و سن و سالش جور درنمیآید.
آنچه که مسلم است اینها همه به خاطر خودنمایی و جلب توجه والدین و اطرافیانی است که اعتنایی به کودک ندارند بنابراین بهتر است کودکان را محترم بدانیم، به حرفهای آنها هرچند که بیجا و بیموقع هم باشد گوش فرا دهیم کارهایی را که هر چند به ظاهر کوچک انجام میدهند به دیده تحسین و تکریم بنگریم. مشوقشان باشیم تا بعدها کارهای بزرگتر و بهتری انجام دهند، هر از چندگاه و به مناسبتهای مختلف در پیش دیگران تعریف و تمجید تشویق آمیزی از آنها نیابیم.
طبیش از نیمی از آمار مرگ كودكان همراه با سوء تغذیه است. غذای نامناسب، بیماری مكرر، مراقبت و توجه ناكافی عوامل زمینه ساز و ایجادكننده سوءتغذیه هستند. چنانچه یك خانم در دوران بارداری دچار سوءتغذیه باشد یا یك كودك در دو سال اول عمر دچار سوءتغذیه شود رشد جسمی و ذهنی او دچار تاخیر شده و برای تمام عمر گرفتار خواهد شد. حق همه كودكان است كه از تغذیه خوب، محیط مناسب و مراقبت های بهداشتی اساسی برخوردار باشند تا در مقابل بیماری محافظت شده و از رشد و تكامل مناسب بهره مند شوند.
كودكان از رشد سریع برخوردارند لذا باید از تولد تا دوسالگی هر ماه وزن شوند. چنانچه درست وزن نگیرند، مشكلی وجود دارد كه باید به آن توجه شود. وزن گیری منظم بهترین علامت رشد خوب و حاكی از كسب مهارت های تكاملی كودك است. چنانچه كودك در ۶ ماه اول عمر فقط شیر مادر را دریافت كند از رشد خوبی برخوردار خواهد بود. تغذیه با شیر مادر كودك را در مقابل بیماری ها محافظت می كند، همچنین تضمین كننده رشد خوب جسمی و ذهنی و كسب تكامل در كودك است. شیرخوارانی كه از شیر مادر محروم هستند ممكن است به راحتی كودكانی كه با شیر مادر تغذیه می شوند یادگیری نداشته باشند.
چنانچه كودكی به مدت دو ماه وزن نگیرد ممكن است نیاز به دریافت مواد مغذی بیشتری داشته باشد، ممكن است بیمار باشد یا نیاز به توجه و مراقبت بیشتر داشته باشد. لذا وظیفه والدین و كاركنان بهداشتی درمانی كشف سریع علت و رفع آن است. باید هر كودكی كارت پایش رشد خاص خود را داشته باشد تا وزن او روی آن ثبت شود كه نشانگر رشد كودك باشد. اگر منحنی رشد كودك سیر بالا رونده داشته باشد او خوب رشد می كند ولی چنانچه صاف و یا نزولی شود جای تامل و نگرانی خواهد بود. اگر كودكی مرتبا وزن نمی گیرد یا خوب رشد نمی كند سئوالات مهمی مطرح می شود كه عبارتنداز:
۱ آیا دفعات غذا خوردن كودك كافی است
آیا زمانی كه غذای كمكی شروع می شود تا پایان دوسالگی دفعات غذا افزایش می یابد روزانه سه تا پنج بار غذا می خورد
۲ آیا غذای كافی دریافت می كند اگر كودك غذایش را تمام می كند و باز هم می خواهد باید غذای بیشتری به او داده شود.
۳ آیا غذای كودك حاوی انرژی و مواد مغذی كافی است
غذای كودك باید متنوع و حاوی موادی از تمام گروه های غذایی باشد از جمله: گوشت، ماهی، تخم مرغ، حبوبات، خشكبار، غلات، نخود، لوبیا سبز و... و نیز افزودن كمی روغن كه انرژی غذا را افزایش می دهد.
۴ آیا كودك از غذا خوردن امتناع می كند
اگر به نظر می رسد كودك طعم یك غذا را دوست ندارد باید غذاهای دیگر به او داده شود، غذای جدید را باید تدریجی آغاز كرد.
۵ آیا كودك بیمار است
كودك بیمار نیاز به تشویق دارد كه مقداری غذا بخورد. او را باید مكرر و كم كم غذا داد. بعد از بیماری نیز به مدت یك هفته به یك وعده غذای اضافی نیاز دارد. شیرخوارانی كه غذایشان فقط شیر مادر است بایستی حداقل روزانه یك وعده شیر اضافی به مدت یك هفته دریافت كنند. چنانچه كودكی مكررا بیمار می شود بایستی توسط پزشك دیده شود.
۶ آیا كودك غذای كافی كه محتوی ویتامین آ باشد دریافت می كند تا از ابتلای او به بیماری ها پیشگیری شود
شیر مادر از لحاظ ویتامین آ غنی است. سایر غذاهای محتوی ویتامین آ عبارتند از: جگر، تخم مرغ، محصولات لبنی، میوه ها و سبزی های زرد و نارنجی و بسیاری از سبزی های با برگ سبز. اگر این غذاها به مقدار كافی در دسترس نیست بایستی سالی دوبار كپسول ویتامین آ دریافت كند كه دوز آن را برای سن كودك پزشك تعیین می كند. در مناطقی كه از قطره AD استفاده می كنند كپسول تجویز نمی شود.
۷ آیا كودك از شیر مادر محروم است و شیر مصنوعی را با بطری دریافت می كند
در شش ماه اول عمر بهترین غذا شیر مادر است كه باید فقط و فقط آن را دریافت كند. از ۶ ماهگی به بعد علاوه بر شیر مادر كه بهترین شیر و منبع مهم مواد مغذی مختلف است غذاهای كمكی را نیز باید دریافت كند. اگر شیر مادر نمی خورد استفاده از هر شیری باید به وسیله فنجان باشد و استفاده از بطری ممنوع است.
۸ آیا آب و غذای كودك تمیز است
چنانچه جواب منفی باشد كودك غالبا بیمار خواهد شد. آنچه قرار است خام خورده شود باید شسته شود و آنچه كه پختنی است باید خوب پخته شود. غذا وقتی پخته و آماده شد باید بدون تاخیر خورده شود اگر بماند باید به طور كامل حرارت ببیند. آب را باید از منابع تمیز برداشت كرده و در جای تمیز نگهداری كرد. اگر آب رودخانه، حوض، چشمه و غیره مصرف می شود باید جوشانیده شود. اگر چاه و چشمه محافظت شده است آب آن می تواند تمیز باشد. آب لوله كشی نیز كه كلرینه می شود تمیز است.
۹ آیا بیشتر اوقات كودك تنها است یا توسط كودك بزرگ تر نگهداری می شود
اگر چنین است ممكن است كودك كم سن نیاز به توجه بیشتر از طرف بزرگسالان داشته باشد و این به خصوص در زمان غذا خوردن لازم است.
شیر مادر به تنهایی نیاز غذایی و نوشیدنی كودك را در ۶ ماه اول عمر برآورده می كند. پس از آن لازم است انواع غذاهای كمكی به تدریج به رژیم غذایی شیرخوار همراه با شیر مادر اضافه شود. كودكان در ماه های اول زندگی در معرض خطر بیماری ها قرار دارند. تغذیه انحصاری با شیر مادر آنها را در مقابل اسهال و بیماری های عفونی شایع محافظت می كند. در حدود ۶ ماهگی غذا و نوشیدنی های دیگر لازم است و تغذیه با شیر مادر تا پایان دو سالگی یا بیشتر همراه با غذا ادامه می یابد. اگر شیرخوار در شش ماه اول خوب وزن نمی گیرد ممكن است نیاز به دفعات بیشتر تغذیه با شیر مادر داشته باشد.
شیرخواری كه تا ۶ماهگی منحصرا شیر مادر می خورد نیاز به سایر مایعات حتی آب ندارد.
شیرخواری كه خوب وزن نمی گیرد ممكن است بیمار باشد یا شیر كافی دریافت نكند، باید پزشك او را ببیند و مادر نیز راهنمایی شود كه چگونه شیر بیشتری به فرزندش برساند.
در سن حدود ۶ماهگی تغذیه تكمیلی آغاز می شود. به ترتیب هفته می توان از غلات، گوشت، گوسفند، مرغ، گوساله سبزی های پخته شده و له شده و... استفاده كرد.
شیرخواران از ۶ تا ۱۲ ماهگی همچنان به دریافت مكرر شیر مادر نیاز دارند و غذای كمكی باید بعد از شیر مادر به آنان داده شود.
بعد از ۶ ماهگی به لحاظ خوردن غذا و خزیدن و تماس بیشتر با اطراف خطر بیماری های عفونی افزایش می یابد. لذا بایستی دست های كودك را شست.
كودكان از ۶ماهگی تا دو سالگی نیاز به پنج نوبت غذا دارند. سوء تغذیه در دو سال اول عمر رشد كودك را به تاخیر انداخته و آثار آن در تمام عمر باقی خواهد ماند. برای رشد خوب و سالم ماندن باید كودك مواد غذایی مختلف شامل گوشت، ماهی، حبوبات، غلات، تخم مرغ، میوه و سبزی را علاوه بر شیر مادر دریافت كند.
معده كودكان كوچك است و در یك وعده نمی توانند غذای مورد نیاز خود را بخورند چون نیاز آنان و سوخت و سازشان زیاد است. بنابر این حائز اهمیت است كه كودكان به دفعات كافی غذا دریافت كنند تا نیازشان برآورده شود. اگر ظرف غذا مشترك باشد ممكن است بچههای كوچك غذای كافی دریافت نكنند. كودك باید از بشقاب جداگانه استفاده نماید تا والدین یا مربیان بفهمند كه چه مقدار غذا خورده است. ممكن است بچههای كوچك نیاز به تشویق یا كمك برای غذا خوردن داشته باشند.
كودكان نیاز به ویتامین آ دارند تا در مقابل بیماری ها مقاوم شده و دید چشمشان آسیب نبیند.
در ۶ ماه اول عمر شیر مادر منبع ویتامین آ است و نیاز كودك را برآورده می كند. مادر باید از غذاهای محتوی ویتامین آ استفاده كند یا خود ویتامین آ را دریافت كند.
شیرخواران از ۶ماهگی نیز باید ویتامین آ را از طریق غذا یا مكمل دریافت نمایند. در كشور ما از ۱۵ روزگی قطره ویتامین شروع می شود. ویتامین آ در جگر، تخم مرغ، محصولات لبنی، روغن كبد ماهی چرب، انبه، خربزه درختی، سیب زمینی زرد شیرین، سبزی های با برگ سبز تیره و هویج موجود است. هنگامی كه كودكان ویتامین آ كافی دریافت نكنند با خطر شبكوری و دید ناكافی در غروب یا شب مواجه می شوند. در بعضی از كشورها در سنین ۶ماهگی تا پنج سالگی سالیانه یك تا دو بار كپسول ویتامین آ به همه كودكان داده می شود.
بیماری هایی نظیر اسهال و سرخك ویتامین آ موجود در بدن كودك را به مصرف می رسانند. تغذیه بیشتر شیرخوار با شیر مادر می تواند این كمبود را جبران كند. در كودكان بالاتر از ۶ماه میوه ها و سبزی ها، شیر، تخم مرغ، جگر و محصولات لبنی می توانند این نیازها را تامین كنند. كودكان دچار اسهال طولانی بیشتر از ۱۴ روز یا سرخك باید كپسول ویتامین آ دریافت كنند. كودكان نیاز به غذای محتوی آهن دارند تا از توانایی فیزیكی و ذهنی كافی برخوردار شوند. كم خونی كه به دلیل كمبود آهن اتفاق می افتد می تواند رشد فیزیكی و ذهنی كودك را مختل كند. علائم كم خونی شامل رنگ پریدگی زبان، كف دست و پا، داخل لب، خستگی و تنگی نفس است.
الف حتی كم خونی خفیف شیرخواران و بچه های كوچك می تواند تكامل هوشی آنان را مختل كند.
ب كم خونی در بچه های زیر دو سال ممكن است اختلال در تعادل و هماهنگی به وجود آورده و كودك را منزوی، بی تفاوت و بی میل در كارها كند. در نتیجه توان او برای تعامل و ایجاد اثر متقابل بر یكدیگر كاهش یافته، تكامل هوشی او ممكن است به تاخیر افتد.
كم خونی در بارداری موجب تشدید خونریزی مادر، افزایش خطر عفونت هنگام زایمان و مشكلاتی از این قبیل برای مادر می شود. شیرخواران متولد شده از مادران كم خون غالبا از وزن كم و كم خونی رنج می برند. مصرف آهن در مادران باردار، مادر و شیرخوار را محافظت می كند. آهن در جگر، گوشت، تخم مرغ و حبوبات وجود دارد. افزودن آهن به بعضی مواد غذایی نیز از كم خونی پیشگیری می كند.
مالاریا و كرم قلابدار می توانند منجر به كم خونی شده یا آن را بدتر كنند. استفاده از پشه بند، جلوی نیش پشه را می گیرد. در مناطق آلوده به انگل نیز رعایت بهداشت به پیشگیری از ابتلا به بیماری های انگلی كمك می كند. نباید كودكان نزدیك توالت ها و محل دفع مدفوع بازی كنند. باید دستشان را شسته و حتما كفش بپوشند كه از آلودگی انگلی پیشگیری شود.
استفاده از نمك یددار برای پیشگیری از ناتوانی ها و تاخیر تكامل مفید است.
به امید آنكه تمام مادران امروز و مادران آینده اهمیت تغذیه صحیح و جایگاه تغذیه با شیر مادر را درك كنند و كودك خود را از حق مسلم محروم نكنند.
امروزه شرایط محیط اجتماعی و اطرافمان به طوریست که شرایط به وجود آمدن انحراف جنسی در کودکان بسیار زیاد است. وجود این محرک ها باعث تسریع در بلوغ زودرس و همچنین انحرافات و آموزش های غلط در کودکان می شود. اما به عنوان والد فرزندانمان ما باید چه عکس العملی نشان دهیم ؟ چگونه از انحراف کودکمان جلوگیری کنیم؟
محرکهای پیرامونی میتواند در قالب اشتیاق به تماشای فیلمهای عاشقانه ماهوارهای، عادات نامناسب، پنهانی گوش کردن به گفتگوهای جنسی و کنجکاوی در دیدن روابط والدین، یادگیری شوخیهای غیراخلاقی و تکه کلامهای نامناسب از بزرگترها و اصرار در هم اتاق شدن با پدر و مادر ظاهر شود و گاهی نیز میتواند کودک را ناسازگار، پرخاشگر، عصیانگر یا ناآرام کند. این رفتارهای خارج از کنترل معمولا از کودکستان تا دبستان شایعتر بوده و امروزه یکی از دغدغههای اصلی والدین است.
در این میان خانوادههایی هم هستند که چون تربیت کودکشان تحت کنترل و بر اساس ضوابط و موازین اخلاقی تربیت شده است، نگران آنند که وقتی فرزندشان را به مهد یا مدرسه میفرستند با چه کودکانی همصحبت میشود و حرفهایشان در چه قالبی است و این گفتگوها تا چه حد میتواند بر اعمال و خلقیات کودک تاثیر سوء گذارد.
حال پرسش اینجاست کودکانی که قسمت اعظم گفتگوهایشان در مورد مسایل جنسی، شرح فیلمهای عاشقانه و شوخیها و اعمال تحریک آمیزغیراخلاقی است، آیا دچار نوعی ناهنجاری یا انحراف جنسیاند یا شیوه تربیت غلطی داشتهاند یا این کنجکاویها در رده سنی آنان امری عادی محسوب میشود؟
کودکان را دریابید
حجت الاسلام نصیر عابدینی روانشناس بالینی در این باره میگوید: از دیدگاه دینی و روانشناسی کودک تا قبل از سن تکلیف نه دچار گناه میشود و نه منحرف جنسی نامیده میشود. چرا که هنوز نظام شاخلاقی کودک شکل نگرفته و ناهنجاری اخلاقی و دینی در او معنایی ندارد، ولی میتوان گفت کودک دچار نوعی ناهنجاری رفتاری شده و نیاز به مشاوره یا حتی روان درمانی دارد. او با اشاره به اینکه شیوه تربیتی غلط والدین یکی از ملاکهای ایجاد این نوع مشکلات در کودک است، میگوید، محیط غیر تربیتی اجتماع نیز میتواند از عوامل اصلی تشدید این نوع تحریکات باشد.
عابدینی با اشاره به اینکه کنجکاویهای جنسی پسر و دختر از سنین ۲ یا ۳ سالگی شروع میشود و صد در صد طبیعی است میافزاید، کودکان از سنین ۳ تا ۷ سالگی کنجکاوند تا تمام قسمتهای بدن خود را لمس و شناسایی کنند و یکی از این قسمتها نواحی تناسلی است و به دلیل انکه متوجه تفاوتهایی در آناتومی دو جنس میشوند به دنبال جواب بوده و مشتاق مشاهده قسمتهای مختلف بدن خود، والدین، همسالان یا احتمالا بازیگران و ورزشکاران فیلمهای غیر اخلاقی هستند. از طرفی به سبب آنکه در کودکان از این سنین به بعد به مرور هورمونهای جنسی ترشح میشود، تمایلات آنان بیشتر شده و اگر تحت کنترل و توجه والدین نباشند یا در محیط نامناسب پرورش یابند عادات نامناسب جنسی و خلقیات ناشایست در کودک بروز خواهد کرد.
به گفته این روانشناس دخترها از ۵ سالگی تا اواخر دوران دبستان (۱۲ تا ۱۳ سالگی) تمایلات غریزی مادری و عاطفی در آنها شکل میگیرد و به دلیل آنکه زودتر از پسرها بالغ میشوند اظهار عشق و علاقه و دلبستگی آنها به جنس مخالف با تشدید محرکهای محیطی به اوج خود میرسد و حتی احتمال گرایش و وابستگیهای شدید عاطفی به جنس موافق و بحث و گفتگوهای عاطفی در این باب در آنها زیاد میشود. در پسرها نیز از ۳ تا ۷ سالگی بخصوص در سنین ۵ تا ۶ سالگی به بعد به دلیل بروز تغییرات فیزیکی در بدنشان به طور ناخواسته لذتهای جنسی را تجربه کرده و این امر نیز در اثر تحریکات محیطی شدت میگیرد.
به گفته عابدینی، روابط آزادانه در ارتباطات خانوادگی، بازیها و تصاویر انیمیشنی غیر اخلاقی، برنامههای محرک ماهوارهای، بلوتوثهای ناشایست دریافتی و مشاهده روابط بیقید و شرط دختر و پسر از مهمترین محرکهای محیطی محسوب میشود. عابدینی با تاکید به اینکه اضطراب در کودکان دبستانی نیز میتواند یکی از عوامل توجه آنها به مسایل، عادات یا گفتگوهای جنسی باشد میگوید، کودک پرتنش همیشه در پی راهی است که بتواند اضطراب خود را با آن تخلیه یا پایین آورد. به گفته این روانشناس اضطراب در اثر خلاء عاطفی، تنشهای روحی و روابط نابسامان والدین یا عدم حضور پدر و مادر به دلیل مشغلههای کاری در کودک ایجاد میشود و میتواند پیش زمینه ناهنجاری جنسی یا حتی بلوغ زودرس شده و در دخترها به سبب تمایلات عاطفی در مقایسه با پسرها قوت و شدت بیشتری دارد.
جاذبه پدر و مادر کودک را میرباید
با توجه به اینکه جاذبه و کشش شنیدن و فهمیدن مسایل جنسی آن هم برای کودک کنجکاو، خود عاملی برای ترغیب او به سمت و سوی گویندگان این نوع مسایل و الگوگیری از آنان است، رابطه غنی عاطفی پدر و مادر با کودک میتواند سبب دلبستگی و گرایش فرزند به والدین شود. این را عابدینی میگوید و اضافه میکند، اگر چه روابط خارج از خانه فراتر از کنترل والدین است، اما هر چه پدر و مادر با نرمش و ملایمت نیازهای عاطفی و روانی کودک را تامین کنند و خلقیات آنان جذابتر و پرکششتر از همسالان کودک باشد، فرزند به جای تقلید از همسالان یا همکلاسیها، پدر و مادر را الگوی خود قرار داده و موفقتر و فرمانبردارتر خواهد بود.
وی خاطر نشان میکند والدین باید با فرزندان همچون دوستانی صمیمی رفتار کرده و آنها را در تفریحات سالم همراهی کنند، با آنها ورزش و بازی کنند، به کوه، سینما و پارک روند، به کودک اجازه مصاحبه تلفنی با دوستان دهند و آنها را در دیدار با دوستان یا شرکت در جشن تولدهای غیرآسیب زای همسالان همراهی کنند و به کودک فرصت دهند تا مسایل و موضوعات مدرسه یا مهد را برایشان تعریف کند. عابدینی با اشاره به اینکه کودک در دوره مهد و دبستان قابلیت درک و فهم نصیحت را دارد، میگوید بهتر است در یک جمله تا ۱۰ کلمه (در حد حوصله کودک ) توصیه یا خواسته خود را به کودک انتقال دهید.
او اظهار میکند قصه درمانی و بازی درمانی از جمله روشهایی است که میتوان کودک را در حد فهم و درکش تا حدودی از انجام یا تقلید رفتارهای نادرست و به کار بردن تکه کلامهای غیر اخلاقی برحذر داشت گاهی نیز میتوان به کودک سئوال و جواب آموخت که در مواجهه با رفتار یا گفتههای غیر اخلاقی و نامناسب همسالان، آمادگی مقابله و نه گفتن داشته باشد و به نوعی حاضر جواب شود و بداند که در مقابل چه گفتهای چه پاسخی دهد. به گفته عابدینی رفتار بد، خشونت آمیز و بیاعتنایی به موازین اخلاقی خیلی زود در سیمای روحی کودک ظاهر میشود و تصورات و تمایلات متعددی را در او تقویت میکند.
وقتی کودک به مسایل جنسی پی میبرد
اما اگر کودک متوجه برخی روابط، اعمال و گفتههای جنسی شد و یا از تکه کلامهای نادرست و غیر اخلاقی یا شوخیهای جنسی استفاده کرد واکنش پدر و مادر چگونه باید باشد؟
عابدینی با اشاره به آنکه نباید به بیداری جنسی کودک بیاعتنایی کرد و از طرفی نباید در برابر آن عکس العمل شدید نشان داد و با تهدید دایما او را سرزنش کرد، میگوید والدین باید سطح دانستههای کودک را با چند سوال و جواب ساده مورد سنجش قرار داده و بر اساس میزان اطلاعات او و نه بیشتر افکار او را مدیریت کرده و پاسخ روشنی به او دهند و از دروغ و کتمان موضوع و محدود کردن بیقید و شرط کودک در دانستن پارهای مسایل جنسی غیرآسیب زا اجتناب کنند، چرا که محدودیت بیش از حد، سبب کنجکاوی و تحریک بیشتر کودک برای دانستن و پرسیدن این موضوعات از طریق همسالان ناآگاه میشود که نتیجه آن اضطراب، درگیری و اشتغال ذهنی، افکار نابسامان، افت تحصیلی، عادات نامناسب و بلوغ زودرس است.
این روانشناس در خصوص کودکی که از تکه کلامهای زشت یا شوخیهای جنسی استفاده میکند میگوید بهترین راهکار آن است که یکی دوبار اول به حرفهای غیراخلاقی او بیاعتنایی کرد و در صورت ادامه دار شدن از شیوه محروم سازی استفاده شود یعنی او را برای مدت معینی از بازی، دوستان یا غذای مورد علاقهاش محروم کنید.
عابدینی تاکید میکند بیمبالاتی والدین در روابط زناشویی در برابر دید کودک نقطه آغاز تخیلات و صحنههای خیالپردازی شده غیرواقع گرایانهای از جانب کودک است که با عالم واقع در تضاد بوده و میتواند روی روان کودک تاثیر سوء گذاشته و ذهن کودک را مدام درگیر تخیلات و تمایلات جنسی کند و به حال و آینده او لطمه وارد سازد. بنابراین خانوادهها باید خیلی مراقبت کنند که رفتار نادرستی از خود نشان ندهند.
«مكیدن شست» یا انگشت، یكى از عادات رایج دوران كودكى است. این رفتار براى كودكان خردسال كاملاً طبیعى و عادى است، ولى اگر بعد از 6 سالگى باز هم كودك مبادرت به مكیدن شست كند، نیاز به درمان و رسیدگى دارد، زیرا موجب به هم ریختگى ردیف دندان ها، فك و آرواره مى شود.
پژوهش ها نشان مى دهند حدود 75 درصد كودكان خردسال (تا یك سالگى) مُشت یا انگشتان خود را در دهان مى گذارند و مى مكند. انجام این كار براى این گروه سنى از كودكان آرامش بخش، سرگرم كننده و لذت بخش است. به طور معمول، كودكان زمانى مبادرت به مكیدن انگشت خود مى كنند كه یا خسته اند، یا ناراحت اند و یا حوصله شان سر رفته است.
علت مكیدن شست
انگشت مكیدن طبیعى ترین پاسخ كودك هنگام رویارویى با فشار روانى، اضطراب و مشكلات هیجانى - امنیتى است. روان شناسان معتقدند براى درمان این رفتار در كودكان زیر 6-5 سال نباید عجله كرد، زیرا بسیارى از این گونه عادت ها به تدریج و با افزایش سن كودك كاهش مى یابند و به كلى از بین مى روند.
اما اگر كودك 7 ساله اى نتواند این عادت خود را ترك كند، والدین و اطرافیان او باید درصدد درمان او برآیند، زیرا ترك چنین عاداتى در سال هاى بعد (نوجوانى) بسیار دشوارتر مى شود. در صورتى این عادت را در زمره اختلال بررسى مى كنند كه تا سنین 16-12 ادامه داشته باشد. مطالعات نشان مى دهند كه در حدود 15 درصد كودكانى كه از 5 سالگى به بعد انگشت خود را مى مكند، دچار مشكلات عاطفى - هیجانى ناشى از ورود به مدرسه و دوره پیش دبستانى هستند. بیشتر این كودكان شدیداً به پدر و مادر و اطرافیان شان وابسته و متكى هستند.
زمانى كه كودك سعى مى كند رفتار مكیدن انگشت خود را تغییر دهد، والدین و اطرافیان او باید از این تصمیم او استقبال كنند و با حمایت ها و تشویق هاى خود او را كمك و یارى نمایند. حمایت روانى براى كودك امنیت پدید مى آورد و باعث مى شود كه كودك در ناملایمات و سختى ها از خود مقاومت بیشترى نشان دهد.
عوارض ناشى از مكیدن شست
مكیدن انگشت بعد از 6 سالگى مى تواند مشكلات جدى در زمینه دندان ها، لثه و آرواره به وجود آورد. مك زدن هاى با فشار كودك به شست یا انگشتش در طول روز و شب، موجب جلو آمدگى دندان ها و ناهنجارى هاى استخوان فك او مى شود. دندان هاى ردیف بالا به سمت بیرون كشیده مى شوند و دندان هاى ردیف پائین نیز به سمت داخل دهان كج مى شوند.
مکیدن انگشت
اما سؤال بسیارى از والدین این است كه چگونه مكیدن یك انگشت كوچك مى تواند موجب ناهنجارى شدید آرواره شود؟
علت آن است كه استخوان بندى كودك تا قبل از 8 سالگى بسیار نرم و شكل پذیر است. متأسفانه زمانى كه كودك به مدت طولانى انگشتش را مى مكد، در شكل ظاهرى آرواره خود تغییر به وجود مى آورد. اگر كودكى نتواند عادت شست مكیدن خود را تا قبل از آن كه دندان هاى دائمی ردیف جلویى او در نیامده ترك كند، ممکن است در مدت چند ماه فك و آرواره او آسیب جدى ببیند.
علاوه بر آن، مكیدن شست یا انگشت مى تواند موجب نارسایى هاى كلامى (تلفظ اشتباه حرف هاى «ف» و «و»)، اختلال در جویدن، نوك زبانى صحبت كردن، اختلالات گفتارى (مثل لكنت زبان ، مِن مِن كردن و...)، خرخر كردن و باز ماندن دهان كودك شود. از آن جایى كه بعد از چند سال مكیدن انگشت ، حالت آرواره و صورت كودك دچار به هم ریختگى مى شود، بر خودپنداره او نیز تأثیرى منفى خواهد داشت.
شیوه هاى درمان
بهترین زمان براى ترك عادات و مشكلات رفتارى كودكان (و از جمله مكیدن انگشت) هنگامى است كه خانواده (والدین كودك و اعضاى خانواده) تغییر و تحولى در پیش رو نداشته باشند و در آرامش خاطر به سر برند. مثلاً قصد تغییر منزل، تغییر مهد (یا مدرسه)، تولد نوزاد جدید، مسافرت، متاركه، فوت اقوام و... را نداشته باشند.
یكى از ساده ترین روش هاى رفتار درمانى كه بیشتر پدر و مادر و مربیان نزدیك كودك مى توانند با استفاده از آن عادت مكیدن شست در كودكشان را كاهش دهند، آن است كه ابتدا یك ماه درباره موضوع و علت قطع این عادت با كودك صحبت كنند. سپس نمودارى از پیشرفت كودك تهیه كنند و به وسیله چسباندن عكس هاى عروسكى، ستاره ها و كارت هاى آفرین بر روى آن، روند بهبودى كودك را نشان دهند. خوب است كه این نمودار بر روى دیوارى در دسترس كودك قرار گیرد و والدین از خود او براى چسباندن برچسب ها كمك بگیرند. در مرحله بعد، سعى كنند پایان هر هفته پاداش و جایزه اى براى ترك این عادت به كودك بدهند. جایزه مى تواند رفتن به پارك، تماشاى فیلم مورد علاقه كودك، یا بازى كردن با كودك باشد. در نظر داشته باشید ترك عادت در صورتى كه كودك با شما همكارى و همراهى نماید، بسیار آسان تر و راحت تر است. شما مى توانید از نظرات كودك در این ضمن استفاده كنید و به او اجازه دهید كه برچسب ها، ستاره ها و یا حتى نوع جایزه اش را خودش انتخاب كند.
مکیدن انگشت
روش دیگرى كه براى ترك مكیدن انگشت (شست) به كار مى رود آن است كه در طول روز ماده اى تلخ (البته بهداشتى ) به نوك انگشت كودك مى مالند تا كودك از به دهان گذاشتن انگشتش امتناع ورزد، و در طول شب نیز دستكش یا جورابى تمیز به دست هاى كودك مى كنند، تا مانع از این كار كودك شوند.
زمانى كه كودك سعى مى كند رفتار مكیدن انگشت خود را تغییر دهد، والدین و اطرافیان او باید از این تصمیم او استقبال كنند و با حمایت ها و تشویق هاى خود او را كمك و یارى نمایند. حمایت روانى براى كودك امنیت پدید مى آورد و باعث مى شود كه كودك در ناملایمات و سختى ها از خود مقاومت بیشترى نشان دهد. مثلاً والدین مى توانند با كودك بازى كنند، براى او كتاب بخوانند، با یكدیگر كاردستى بسازند و... . در این زمینه پدر و مادر مى توانند با ذوق و خلاقیت خود فرآیند ترك عادت را براى كودكشان هرچه آسان تر و راحت تر كنند. گروهى از والدین سعى مى كنند با تذكرهاى پى در پى خود این عادت را از سر كودك بیندازند. در حالى كه براى حذف عاداتى مثل مكیدن شست باید ابتدا علت اصلى این رفتار را پیدا كرد و آن گاه با از بین بردن آن درصدد بهبودى كودك برآمد. در موارد بسیارى، مكیدن انگشتان ناشى از نیاز كودك به آرامش و امنیت است. بدین منظور پدر و مادر و مربیان كودك مى توانند با استفاده از روش هاى زیر به كودك كمك نمایند تا بر این مشكل خود غلبه كند.
- هیچ گاه سعى نكنید براى ترك عادت كودك بر او فشار آورید، زیرا ممكن است موجب تقویت و تشدید عادت در او شود.
- به كودك كمك كنید تا روش هاى مقابله با تنش ها و فشارهاى روانى را یاد بگیرد، مثلاً با شما صحبت كند، به ورزش بپردازد، با دوستش صحبت كند و...
- سعى كنید دست هاى كودك را به نوعى مشغول نگه دارید. ( نقاشى بكشد، كاردستى بسازد، مجسمه هاى سفالى درست كند و(....
مکیدن انگشت
- شنیدن داستانى شیرین، ماجرایى افسانه اى و خاطره اى از دوران كودكى، موجب تسلى و آرامش خاطر كودك هنگام خواب مى شود.
- تماس بدنى (مثل نوازش كردن) موجب آرامش، امنیت و آسودگى كودك مى شود و او را از اضطراب و نگرانى رها مى سازد. سعى نكنید با مسخره كردن و شرمنده كردن كودك او را مجبور به ترك عادت كنید، زیرا این گونه رفتارها موجب خودكم بینى و احساس بى ارزشى در كودك مى شود.
- سعى كنید عواملى را كه موجب آزار روحى كودك مى شود، از بین ببرید.
- زمانى كه كودك انگشتش را مى مكد، با او بازى نكنید، او را بغل نگیرید و به او توجه نكنید. اما زمانى كه انگشتش را از دهانش درآورد، به او توجه كنید و او را نوازش كنید.
- انگشت مكیدن رفتارى ناخودآگاه است. پدر و مادر مى توانند با اشاره اى كوچك، كودك را نسبت به این حركت خود آگاه كنند.
- زمانى كه كودك انگشتش را مى مكد، او را جلوى آیینه ببرید.
- سعى كنید هیچ گاه دچار احساس ناكامى و شكست نشوید، زیرا این رویه را به فرزندتان نیز منتقل خواهید كرد.
- روش هاى آرام سازى عضلانى را با كودك تمرین كنید: تمرین هاى یوگا (تمرین هاى تخلیه هیجانى و شیوه درست نفس كشیدن)، تمرین آرام سازى، تنفس هاى عمیق و تمرین هاى رهاسازى عضلات
تقریبا تمام کودکان دوست دارند که با شنیدن داستانی که پدر و مادر یا سایر بستگان نزدیک برایشان تعریف می کنند به خواب روند. اما اگر کودکی دوست داشته باشد که هر شب داستان ثابتی را بشنود چه؟ آیا این غیرعادی وعجیب است؟
متخصصان روانشناسی اطفال در سایت تخصصی BabyCenter می گویند: اینکه کودک شما دوست دارد هر شب همان داستانی را بشنود که شب قبل و شبهای پیشتر از آن برایش تعریف کردهاید کاملا طبیعی است، اما باید به چند نکته هم توجه کرد.
دکتر «دبورا رایت» روانشناس کلینیکی و مدیر سلامت روانی دانشگاه میسوری میگوید: کودکان نوپا دوست دارند که هر چیزی را یاد بگیرند، از جمله زبان و داستانها و این یادگیری از طریق تکرار پایدار نه تنها برایشان سادهتر است بلکه لذتی غیرقابل بیان دارد.هر تجربهای در این زمینه یا همان تکرار چیزهایی که در قبل برای کودک بیان شده به خلق ارتباطاتی میان نورونهای مغزی کودک منجر میشود و بدین ترتیب فرآیند یادگیری در ا. تقویت می شود. هر چه مطالبی که برای کودک بیان می شود تکرار شود، ارتباطات قویتری ایجاد میشود که در نهایت شرایط برای یادگیری هر چه بهتر دنیای اطراف مهیاتر میشود.
ممکن است برای شما خواندن یک داستان در شبهای متوالی کار خسته کننده و حتی ملالآوری باشد اما برای کودک نه تنها اینطور نیست بلکه جذاب، مهم و هیجانانگیز است. دکتر رایت در این خصوص میگوید: کودکی که به داستان گوش میدهد در واقع محو صداها و زیر و بم گفتار شما شدهاست. او به کلماتی که شما بر زبان می آورید گوش داده و چون بارها این داستان را شنیده به راحتی به تصویرسازی ذهنی پرداخته و پیش بینی می کند که اکنون قرار است چه کلماتی را بشنود و این همان هیجانی است که شاید از نظر شما خسته کننده باشد اما برای کودک دنیایی متفاوت را رقم میزند.
تداوم تعریف کردن داستانی ثابت راحتیهای خاص خودش را دارد. وقتی کودک داستان مشابهی را میشنود در واقع شبیه زمانی است که در مهد کودک غذای ثابتی را میخورد، با وسایل مشخص و ثابتی بازی میکند و سرگرمیهای ثابتی را هم دنبال میکند. این نوع از تداوم به کودک نوپا کمک میکند تا دنیای اطراف را به راحتی بیشتری درک کرده و در عین حال همواره احساس امنیت کند.
البته برای شما والدین که ممکن است از خواندن داستانی ثابت و بدون تغییر خسته شوید نیز ایدههایی داریم. میتوانید در شبهای بعد و در حالی که ذهن کودک اشراف نسبتا کاملی نسبت به شرح داستان پیدا کرده در پایان هر پاراگراف یا بخش کمی مکث کرده تا کودک کلمات پایانی آن بخش را بر زبان آورد.
همچنین در خواندن کتابهای مصور می توانید به کودک بگویید که «حالا فکر میکنی تصویرصفحه بعد چه چیزی است؟» کارهایی از این دست نه تنها فرآیند کتابخوانی برای شما را خسته کننده نمیکند بلکه کودک هم در این فرآیند وارد شده و ناخواسته تصویرسازی ذهنی بهتری نیز انجام میدهد.
یکی از روانشناسان در این باره می گوید:
معمولا تا یک سا لگی کودک باید کاملا در دسترس مادر باشد. مادر باید صدای او را بشنود و به راحتی متوجه تقلا و احساس نیاز او شود .ازیک سالگی به بعد این تغییر ، به روحیه کودک بستگی دارد . همه کودکان به راحتی قبول نمی کنند که اتاق مادر را ترک کنند یا از او دور شوند .
از قالبهای سنتی و قالبهای غربی که گاهی با فرهنگمان همخوانی ندارد باید جدا پرهیز کنیم. باید ببینیم فرزندمان چه شخصیتی دارد. آیا می پذیرد یا می ترسد و گریه می کند و وحشت زده می شود ؟
اگر چنین است مادر باید در اتاق کودک بخوابد . اینها مواردی نیست که ازنظر سنی زمان مشخصی داشته باشد، یعنی بگویم حتما راس دوسالگی باید کودک را در اتاق جداگانه بخوابانیم. باید در این باره باید انعطاف داشت!
برخی از کودکان با بالاتر رفتن سنشان توانسته اند از مادر جدا شوند وحتی در بعضی از فرهنگها ، بچه ها در هفت سالگی توانسته اند اتاق جداگانه را بپذیرند.
باید از افراط و تفریط بپرهیزیم، یعنی نه از بدوتولد فرزند را از مادر جدا کنیم و نه اجازه دهیم تا هفت سالگی در کنار مادر بخوابد.
درفرهنگ
ما معمولا بچه ها در سه سالگی این جابه جایی را بهتر می پذیرند ولی
استثناء هم وجود دارد. یعنی همان طور که بزرگسالان با هم تفاوت دارند،
کودکان نیز با هم متفاوتند و رفتارشان با یکدیگر فرق دارد.
مثلا برخی از بچه ها خیلی دیرتر این جابه جایی را می پذیرند. در مورد این کودکان به والدین توصیه می شود که اگر فرزندتان حاضر نیست جدا از شما بخوابد، بهتراست شما در اتاق اوبخوابید و نگذارید که اودر اتاق شما بخوابد و عادت کند و جدا کردن او از خودتان به یک مشکل تبدیل شود. کاملا آزادانه در اتاق او بخوابید، برایش داستان بگویید و نوازشش کنید، زیرا کودکان از سنین پایین به همدم نیاز دارند.
برای کودکان پیش از سن دبستان، قبل ازآنکه به خواب بروند، در اتاق خودشان داستان می گوییم و نوازششان می کنیم و بعد به اتاق خودمان می رویم. در این حالت بچه ها اصرار زیادی دارند که حتما باید فردا شب هم پیش من باشید و تا صبح بمانید. در این صورت نباید اصرارکنیم که حتما باید جدا باشیم. به او بگویید که یکی دوبار دیگر هم می آیم ودر اتاقت می خوابم.
برای دیدن عکس های بیشتری از کودکان کلیک کنید